امروز شنبه  ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
۱۴۰۲/۰۹/۰۵- ۱۰:۴۵ - مشاهده: ۴۴۲

قدرت و سیاست بین الملل

فرهاد قاسمی

با توجه به رخ ­نمایی واقعیتی بنیادین در زندگی انسان­ ها مبنی بر کوشش ایشان در زمینه کنترل دیگری آن هم به منظور مانایی افراد و گروه­ ها در رسیدن به کامیابی و همچنین بروز جنگ و ستیزش­های فراوان در این مسیر، کتاب قدرت و سیاست بین­ الملل سوالاتی را مطرح می­ کند مبنی بر اینکه چگونه روابط میان افراد را می­ توان ساماندهی کرد که ضامن مانایی آن‌ها باشد؟ و قانون بنیادین استاندارد بر روابط میان گروه­ ها چیست؟ در این راستا، با شکل­ گیری آرایه­ های نوینی از زندگی اجتماعی در چارچوب دولت-شهرها، دولت-کشورها و نظام بین­ المللی وستفالیایی، نظمی‌شکل می­ گیرد که همچون سازه­ای بنیادین، رفتار کشورها درون آن ساماندهی می­ شود. البته در این فرایند، از یک سو، کشورها درگیر جنگ های سهمگینی شدند که مانایی برخی از آن‌ها را با بیمناکی روبه رو کرد و از سوی دیگر، کشورها برای کنترل یکدیگر دست به دامن سیستم­ های گوناگون شدند که در این میان، دو سازوکار قانون و قدرت در چارچوب سازوکارهای هماورد شکل­ دهنده به نظم دلخواه، خودنمایی می­ کند. البته آرمان­ گرایی هم به عنوان یک شاخه بنیادی هماورد برای رسیدن به چنین سامانی، نتوانست در بازگفت روابط بین­ الملل کامیاب باشد و ناکارآمدی آن در نمودارسازی سیستم کنترل نظم و شکست آن در جامعه ملل و رخداد جنگ جهانی دوم نیز تیر پایان­بخشی بر آن بود. البته سیستم بین­ الملل و یافتن خرد بنیادین آن، پرسمان کشمکش نظری بزرگ در روابط بین­ الملل بوده­ است و سیستم بین­ الملل همچون سیستمی آنارشی پنداشته شد که در آن اقتدار کانونی یا سیستم کنترل­ کننده رسمی وجود ندارد و لذا قدرت و پویش قدرت جایگزین چنین سیستم کنترلی خواهد شد. در این خصوص، برخی از اندیشمندان روابط بین­ الملل بر یافتن قانون قدرت پافشاری داشته و الگوهای اکتشافی و توصیفی از این پدیده را در دستورکار پژوهشی خود قرار دادند و برخی، الگوهای تبیینی از قدرت را در دستورکار قرار داده و هدف خود را یافتن و بازگفت سازوکارهای علی قدرت-پایه در سیاست بین­ الملل بازشناسی کرده­ اند. نویسنده با اشاره به اینکه پهنه علمی روابط بین­ الملل به ویژه در ایران عقب­ ماندگی فراوانی دارد و واکاوی ادبیات روابط بین­ الملل ایرانی گویای این واقعیت است که هنوز روابط بین­ الملل همچون یک علم شکل نگرفته است، لذا از این جهت، با نگاه به ناکارآمدی روابط بین­ الملل ایرانی، هدف کتاب را نمایاندن دستگاه واکاوی نوینی می­ داند که بر پایه نگرش سیستمی و پویش قدرت شکل گرفته است. نگارنده معتقد است، اگرچه قدرت از جمله قوانین بنیادین و الگوریتم بنیادین سیستم بین­ الملل است که در ادبیات روابط بین­ الملل در درس قدرت و سیاست بین­ الملل آموزش داده می­ شود، اما به نظر می­ رسد که در این گستره، بیشتر پافشاری بر پنداره قدرت و دگرگونی آن در درازای زمان است و این در حالی است که کارکردهای پویش قدرت ارزشمندی فراوانی دارد که نادیده گرفته شده است.

           کتاب در 8 فصل ساماندهی شده است. در فصل نخست، پویش قدرت و سیاست بین­ الملل واکاوی شده است. در فصل دوم، به یکی از برجسته­ ترین و کشمکش­ آمیزترین گفت و گوها در سیاست بین­ الملل، یعنی الگوی نظم برآمده از پویش قدرت پرداخته می­ شود. در فصل سوم، یکی از پرسمان­ های نوین در دستگاه واکاوی روابط بین­ الملل، یعنی قدرت شبکه­ ای و ثبات راهبردی در سیاست بین­ الملل واکاوی می­ شود. در فصل چهارم، جستار بحران و پویش قدرت در سیستم­ های بین­ المللی پیچیده و آشوبی مورد توجه قرار می­ گیرد. در فصل پنجم، یکی دیگر از بخش­ های پویش قدرت، یعنی چگالی آن در سیستم بین­ المللی و پیامدهای آن در حوزه همکاری راهبردی مورد پژوهش قرار می­ گیرد. فصل ششم، به یکی از بخش­ های پویش قدرت یعنی مکان­ گزینی قدرت در سیاست بین­ الملل توجه کرده است. در این بخش، در جهت گامی‌به سوی الگوی نوین نظری، ژئوپلیتیک شبکه­ ای و بازفراوری قدرت در سیاست بین­ الملل واکاوی شده است. در فصل هفتم، موضوع پویش قدرت و بازدارندگی به عنوان محور توجه کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل هشتم، پویش قدرت و دیپلماسی پدافند در سیستم­ های بین­ المللی پیچیده آشوبی و همچنین موضوع گامی‌به سوی ارائه نظریه نوین دیپلماسی پدافند شبکه­ ای، در کانون توجه نویسنده بوده است.  

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما