امروز جمعه  ۳۱ فروردين ۱۴۰۳
۱۴۰۱/۱۰/۱۲- ۱۱:۳۵ - مشاهده: ۵۸۱

نظم بین‌الملل: ارکان، تحول، آینده

مسعود موسوی شفائی

نظم جدید بین ­الملل برآیند دو نیروی اساسی موازنه قوای واقع­ گرایانه و وابستگی متقابل اقتصاد جهانی است. آنچه در سطح نظام بین­ الملل مشاهده می­ کنیم، نوعی نظم بین­ المللی به شدت واقع ­گرایانه قرن نوزدهمی[1] مشتمل بر شماری از قدرت ­های بزرگ نظم قبلی و قدرت­ های نوظهور مدعی نقش ­آفرین موثر است که هر دو دسته نسبت به گذشته تعهدات کمتری نسبت به نهادها، سازمان ­ها و پیمان­ های بین ­المللی دارند و برعکس متکی بر موازنه قوای ناب واقع ­گرایانه در قالب شکل­ دهی به بلوک­ بندی ­های قدرت و توافقات منعطف و شکننده دوجانبه هستند. آنچه مسلم است آمریکا دیگر نمی ­تواند یا نمی ­خواهد پروژه نظم هژمونیک لیبرال را ادامه دهد و قادر نیست بار تولید کالاهای عمومی در هر دو حوزه امنیتی و اقتصادی را به دوش بکشد. در واقع، نوعی تقسیم کار بین ­المللی جدید در حال شکل­ گیری است که در آن قدرت ­های نوظهور در صدد افزایش سهم خود در نظم اقتصادی بین ­المللی هستند. البته در خصوص جایگاه و رفتار قدرت­ های نوظهور دو نکته حائز اهمیت است. اول اینکه آیا تقسیم کار جدید و ارتقای جایگاه قدرت­ های نوظهور نشانه چرخه طبیعی صعود و افول قدرت­ ها است یا اینکه حاصل نوعی برنامه ­ریزی راهبردی و هوشمندانه برای خلاصی از هزینه­ های حفظ نظم اقتصادی لیبرال و تفویض بار تولید کالاهای عمومی‌به قدرت­ های نورسیده و هیجان ­زده مدعی نقش ­آفرینی است؟ دوم اینکه آیا این تقسیم کار جدید در حوزه نظم اقتصادی بین ­المللی متوقف می ­ماند یا قدرت ­های نوظهور پس از تثبیت جایگاه برتر اقتصادی خود، مدعی تصاحب سهم اصلی در نظم امنیتی بین­ المللی نیز خواهند بود؟

           از این رو، برای روشن شدن این موضوعات، توجه به ماهیت نظام بین ­الملل و نظم بین ­الملل ضروری است، زیرا با وجود دگرگونی ­های بنیادی نظم بین ­الملل، روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با تصور اینکه همچنان در دوران گذار و فرصت­ های وسوسه­ برانگیز گسترش نفوذ ناشی از خلأ منطقه ­ای قدرت به سر می ­بریم، بر پایه سه فرض نادرست و بسیار خطرآفرین استوار شده که می­ تواند تهدیدات جدی برای امنیت ملی کشور داشته باشد که این مفروضات عبارت­ اند از:

1- در شرایط کنونی بین ­المللی، احتمال بروز درگیری شدید نظامی و جنگ با ایران منتفی است.

2- تصور بر این است که غرب / آمریکا با ماهیت جمهوری اسلامی ایران تعارض دارد و راهبرد امنیت ملی کشور نیز بر همین مبنا استوار شده است.

3- کشور می­ تواند به صورت بازیگری مستقل و فارغ از نظام اتحادها و ائتلاف ­های بین ­المللی به حیات خود ادامه داده و پیشرفت داشته باشد.

           لذا هدف کتاب ارائه درکی جامع ­نگر از ارکان، تحول و آینده نظم بین ­الملل است که بر این اساس، ابتدا در چارچوبی تاریخی، روند شکل ­گیری نظم­ های بین ­الملل طی فصل­ های اول و دوم بررسی می ­شود. سپس در فصل ­های سوم و چهارم ظهور و سقوط نظم ­های امپراتوری، موازنه قوای کنستری و دوقطبی و نظم­ های هژمونیک و دوران گذار بررسی می­ شوند. در فصل­ های پنجم لغایت هفتم، ارکان، روندها و بازیگران نظم بین­ الملل توضیح داده می ­شوند و در فصل هشتم کتاب سناریوهای پیش­روی نظم بین­ الملل در افق 2025 بررسی می ­شود. این سناریوها عبارت­ اند از: 1- شکل­ گیری نظم بین ­الملل چند قطبی؛ 2- شکل­ گیری نظم بین ­الملل دوقطبی؛ 3- بازگشت نظم لیبرال با محوریت آمریکا و 4- شکل ­گیری نظم بین الملل بی قطب منطقه ­محور. 

 

[1] چون نوعی از مناسبات بسیار سیال و شکننده موازنه­ای بین قدرت­های بزرگ آن دوران را تداعی می­کند.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما