رقابت قدرت های منطقه ای در آسیای غربی( ایران، ترکیه و عربستان)
سیدعباس احمدی، طهمورث حیدری موصلو
مولف، کتاب را برای فهم و درک بیشتر مسایل پیچیده ژئوپلیتیکی در مقایس منطقه ای به نگارش درآورده است و در صدد است تا نگرش های موجود از جغرافیای پیرامون را بررسی نماید تا با شناخت اندیشهها و الگوهای منطقه ای رقابت زا از جغرافیای تهدید آمیز به جغرافیای صلح آمیز نائل آییم. به اعتقاد نگارنده، در دوره جنگ سرد، رقابت قدرت ها برای سلطه بر مناطق، ماهیت ایدئولوژیک پیدا می کند و استراتژی ها از لحاظ عقیدتی خود را آشکار می کنند؛ سیاست هایی که در آن، زمینه کمتری از حقایق جغرافیایی نمایان بوده و تئوری های ژئوپلیتیکی و بستر رقابتی آن، ماهیت ایدئولوژیک به خود می گیرد. اما پس از فروپاشی شورری، عصر جدیدی آغاز می شود که در این موقعیت، قدرت های منطقه ای نیز وارد رقابت می شوند و سهم درخور توجهی برای نفوذ در مناطق پیرامون را جست و جو می کنند. در این میان، قدرت های منطقه ای همچون ایران و ترکیه و عربستان نیز پس از فروپاشی نظام دوقطبی، موقعیت و نقش بیشتری در مناطق پیرامونی خود به عهده گرفته اند و از سویی این سه کشور مسلمان، در نوع روش حکومت داری، تصورات ژئوپلیتیکی و شکل و ماهیت رقابت با یکدیگر از رویکردهای متفاوتی پیروی می کنند. به طوری که از باب نمونه، تضادهای هویتی و ایدئولوژیک نوع خاصی از رقابت بین ایران، عربستان و ترکیه در جنوب غرب آسیا قابل مشاهده است. ایران کانون های جغرافیایی شیعه را حمایت می کند و سیاست تغییر جغرافیای قدرت با تکیه بر کد ژئوپلیتیکی حمایت از گروه های مقاومت در جغرافیای پیرامون را دنبال می کند. عربستان داعیه رهبری جغرافیای اهل سنت را دارد. ترکیه نیز شکوه جغرافیای تاریخی را افتخار می داند و در قرت حاضر به دنبال احیای قدرت نوینی به پهنای جغرافیای قدیم خود می باشد و لذا سه کشور در حال رقابت بر سر کسب برتری منطقه ای هستند که نگاه آنان برپایه عوامل ژئوپلیتیکی قدرت، رقابت، نفوذ و کنترل شکل گرفته است و از این جهت است که کاوش بنیادهای رقابت بین این سه قدرت و الگوهای رقابتی آن ها، ضروری به نظر می رسد.
کتاب طی 6 فصل به بیان موضوع می پردازد.
در فصل اول به بررسی چارچوب فهم رقابت ژئوپلیتیکی پرداخته شده است؛ چراکه به اعتقاد نگارنده بررسی مفاهیم مبنایی مرتبط با رقابت ژئوپلیتیکی به شکل کنونی مغفول مانده است.
در فصل دوم، تحولات فضایی قدرت های جنوب غرب آسیا تبیین می شود؛ در واقع، سیر تکوین حکومت- ملت ها و قطب بندی ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا تبیین می شود.
در فصل سوم، کد ژئوپلیتیکی کلان و سیاست اعلامی جمهوری اسلامی ایران، قلمرو ایدئولوژیکی – ژئوپلیتیکی، بنیادهای ژئوپلیتیکی رقابت زا در منطقه و سند چشم انداز توسعه ایران در قالب نقش یابی رهبر منطقه ای بررسی می شود.
در فصل چهارم، ایده ها و علایق نوین ژئوپلیتیکی ترکیه در جغرافیای سیاسی جنوب غرب آسیا و رویکردها و هنجارهای رقابت آمیز آنها با علایق ژئوپلیتیکی ایران تحلیل می شود.
در فصل پنجم، کد ژئوپلیتیکی عربستان سعودی در ارتباط با ایران و سیاست اعلامی و اعمالی این کشور در جغرافیای سیاسی کشورهای عربی منطقه، الگوی گفتمان و بازتاب این رقابت ها در منطقه جنوب غرب آسیا بررسی شده است.
در فصل ششم، رقابت های ایران، ترکیه و عربستان در قلمروهای ژئوپلیتیکی متداخل تحلیل شده است که در این راستا هر یک از رقبای منطقه ای وارد فضای رقابتی شده اند و خود را صاحب نقش و قدرت برتر می دانند و همین امر نیز فضای رقابتی بین قدرت های منطقه را در حالت بحرانی قرار داده است.