امروز پنج شنبه  ۹ فروردين ۱۴۰۳
۱۴۰۱/۰۶/۰۶- ۱۵:۱۸ - مشاهده: ۱۱۱۰

دموکراسی پوتین: ایدئولوژی، افسانه و خشونت

ولادیمیر تیسمانانو، کیت سی لانگدن / سودابه قیصری

کتاب حاضر دربردارنده 8 فصل است. سنجش نویسندگان در این اثر بر اساس میراث تاریخی؛ تلفیق عقاید مختلف و فرهنگ سیاسی به ویژه روابط بین توده­ ها و حکومت انجام شده ­است. نویسندگان کتاب معتقد هستند که روش آنها آشکار می ­کند که چرا پوتین به تهدیدات خارجی به عنوان روشی برای تامین وحدت داخلی و قدرت حکومت متوسل می­ شود.

          در فصل اول کتاب استدلال می­ شود که پوتین پیشوایی مزدور و ساده لوح نیست. او رهبر جنبش توده ­ای ایدئولوژیک است و بنابراین ضروری است که به پوتینیسم به مثابه یک ایدئولوژی نگاه شود. در این فصل بر نیاز به سنجش رفتارهای فرهنگی و رفتار توده ­ها در روسیه به عنوان اثرات ریشه­ های پوتینیسم تاکید می­ شود.

          در فصل دوم، ریشه­ های یوتینیسم حال حاضر از طریق ترتیب زمانی و بحث درباره تاریخ روسیه پیگیری می ­شود و تاکید می ­شود که چگونه درک تاریخی روسیه از ابرقدرت و ترس از حمله خارجی به میراثی از استبداد منجر شده که قرن ­ها دوام آورده است و این گرایش استبدادی به حاکمان، قدرت زیادی اهداء کرده است.

          فصل سوم ریشه­ ­های پوتینیسم، تجربیات تکوینی و به قدرت رسیدن در متن تاریخ و فرهنگ روس ها را شناسایی می­ کند. در این جا مطرح می­ شود که اگرچه در سیاست ناشناخته قرن جدید اطلاعات، پوتینیسم به طرزی استادانه ابتکاری است، اما ابداً غافلگیرکننده نبوده ­است و پوتین این میراث را به سرمایه تبدیل کرد؛ چراکه وقتی مردم روسیه تحت زمامداری ضعیف دولت­ هایشان و بی­کفایتی یلتسین احساس ناامنی می ­کردند، پوتین خود را به عنوان چاره ­ساز با قدرت و مسلط به تصویر کشید.

          فصل چهارم، تمرکز را از پوتین به پوتینیسم تغییر می ­دهد، با شناساندن معنای ایدئولوژی شروع می‌شود و با قائل شدن شأن ایدئولوژیک برای پوتینیسم ادامه می­ دهد. در این فصل شرح داده می ­شود که فلاسفه روس همچون دوگین و مفاهیمی مانند اوراسیاگرایی، پوتینیسم را معنا نمی­ کنند، اما بذرها و موضوعات حیاتی ­ای را که پوتینیسم در دیدگاه­ اساسی خود هموند می ­کند و جماعت گسترده ­ای از روس­ ها آن را می ­پذیرند را معرفی می­ کنند.  

          فصل پنجم، پوتینیسم را طبق پیام ­های موضوعی که به مردم می ­رساند و ادعا می ­کند بر اساس آن­ها پایه­ ریزی شده­ است، تفکیک کرده و روشن می ­کند که پوتین چگونه طی سال­های ریاست جمهوری اش از طریق برنامه ایدئولوژیک طراحی شده برای عرفی کردن نوستالژی الهام­بخش، هم برای تزارها و هم پدرسالارهای شوروی، محبوبیت و قدرت را حفظ کرده ­است. این بخش، برخی از عناصر هسته­ ای پوتینیسم به ویژه میهن ­دوستی افراطی، استثناگرایی روسی، تجدیدنظرطلبی تاریخی، ضد غرب­ گرایی، استعمارطلبی، نظامی ­گری، نژادپرستی، خودبرترپنداری، فساد و دزدسالاری را مورد تاکید قرار می­ دهد.

          فصل ششم شرح می­ دهد که چگونه تلاش­ های تبلیغاتی کرملین با موفقیت در ذهن شهروندان آن ریشه دوانده و ناسیونالیسم و ایدئولوژی پوتینیسم را به تاثیری روزانه و غیرقابل گریز در زندگی همه شهروندان روسیه تبدیل کرده­ است.

          فصل هفتم، سیاست خارجی پوتین به ویژه در اوکرایین و سوریه را شرح می­ دهد. این بررسی ­ها نتیجه می ­گیرد که پوتین موفق می­ شود محبوبیت داخلی خود را از طریق استفاده از وضیت ­های استثنایی که به طور مصنوعی کشور را علیه تهدید خارجی متحد می ­سازد، حفظ کند؛ به طوری که این­گونه سیاست خارجی به خودی خود هدف نیست، بلکه وسیله ­ای برای مشروعیت بیشتر محبوبیت داخلی پوتین با منحرف کردن حواس مردم از مصیبت ­های اقتصاد داخلی و ارائه تصویری مجلل از روسیه ­ای چنان قدرتمند است که می­ تواند قوانین بین ­المللی را بدون مجازات زیرپا بگذارد.

          فصل هشتم نتیجه­ گیری کتاب است در این بخش بیان می­ شود، هرچند از زمان انتخاب مجدد پوتین در مارس 2018 میلادی، پوتینیسم در رکود به نظر می ­رسد، اما این زمان سکون و رکود نباید گواهی از نقصان پوتینیسم یا اقتدارگرایی در روسیه تصور شود.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما