امروز پنج شنبه  ۹ فروردين ۱۴۰۳
۱۴۰۱/۰۳/۳۱- ۱۰:۳۱ - مشاهده: ۱۵۰۶

میراث فرهنگی اتحاد شوروی در آسیای مرکزی

فرهاد عطایی

طبق نظر مولف، این پژوهش در آغاز به سفارش یونسکو و برای دفتر مطالعات سیاسی و بین ­المللی انجام شد و هدف از آن، تهیه گزارشی از وضعیت فرهنگی و هنر در جمهوری­ های تازه استقلال­ یافته آسیای مرکزی در سال­ های پرتلاطم پس از فروپاشی شوروی بود که گزارش مربوطه در همان زمان تدوین و تحویل شد. در دو دهه بعد، دامنه پژوهش گسترش یافت و موضوع مهم هویت فرهنگی و سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی به آن افزوده شد و در نهایت در سال 1399 با حمایت مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران به شکل کتاب حاضر درآمد. اتحاد جماهیر شوروی پس از هفتاد سال، در سال 1991 میلادی فروپاشید و به مجموعه­ ای از کشورهای مستقل و کوچکتر در آسیای مرکزی، قفقاز و شرق اروپا تبدیل شد. مولف معتقد است با توجه به اینکه در درون جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی جایگاهی مهم در عرصه روابط بین ­الملل داشت و این کشور به عنوان یکی از دو ابرقدرت نظام دوقطبی، تاثیر گسترده ­ای در تحولات سیاسی و بین المللی جهان داشت، لذا نظام سیاسی و اقتصادی و سیاست خارجی و امنیتی شوروی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته­ است، اما لازم به ذکر است که تاثیر سلطه هفتاد ساله اتحاد شوروی بر بخش وسیعی از اوراسیا از ابعاد سیاسی و اقتصادی فراتر بوده ­است و از این رو، مدیریت فرهنگ و هنر از موضوعات مهم دوران اتحاد شوروی بوده ­است که در خارج از بلوک شرق به آن توجهی نشده ­است و در تاریخ سابقه نداشته است که دولتی در گستره ­ای وسیع همه جنبه­ های فعالیت­ های فرهنگی و هنری از جمله برنامه­ ریزی، تامین بودجه، نظارت، تعیین محتوا و ارزشیابی و ارتقای اهل هنر را در انحصار خود داشته باشد.

بر این اساس، این کتاب در صدد است تا منطقه آسیای مرکزی را به عنوان بخشی از میراث اتحاد جماهیر شوروی که به شکل مستقیم از این تجربه هفتاد ساله شوروی تاثیرپذیرفته و فرهنگ و هنر آن دستخوش تحولات گسترده شده­ است را مورد مطالعه قرار دهد. کتاب در چهار فصل تنظیم شده است.

فصل اول به پیشینه آسیای مرکزی می­ پردازد که دوران پیش از سلطه روسیه تزاری بر منطقه، دوره سلطه روسیه تزاری و دوره حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی را مورد مداقه قرار داده است.

فصل دوم در مورد وضعیت فرهنگ و هنر در پنج جمهوری آسیای مرکزی مطالبی را ارائه می­ دهد. این بخش، موضوع میراث اتحاد شوروی در آسیای مرکزی و اثرات سیاست­ های فرهنگی مسکو بر آن را بررسی می­ کند. به اعتقاد مولف، این نخستین و تنها پژوهشی است که در چنین گستره وسیعی پس از فروپاشی شوروی از منظر فرهنگی انجام شده است و در این بخش نهادهای حامی فعالیت­ های فرهنگی و هنری مثل وزارت فرهنگ، رادیو و تلویزیون دولتی، اتحادیه هنرمندان و نویسندگان و همچنین مواردی همچون موسیقی سنتی، خوشنویسی و صنایع دستی، تئاتر و اپرا و دیگر تلاش­ های مرتبط با فرهنگ و هنر مورد بررسی و توجه قرار دارد.

فصل سوم به موضوع هویت می­ پردازد. به اعتقاد نگارنده در بطن و همزمان با سیاست کلان فرهنگی مسکو، پروژه القای هویتی جدید مبتنی بر شهروندی اتحاد شوروی طراحی و اجرا شد که این پروژه بنیادی و سرنوشت ­ساز امروزه پس از استقلال جمهوری ­های آسیای مرکزی در رفتار سیاسی و جهت ­گیری این دولت­ ها در صحنه جهانی، اثری تعیین ­کننده داشته است.

فصل چهارم به ارزیابی میراث فرهنگی اتحاد شوروی در آسیای مرکزی و بررسی پیامدهای این سیاست­ ها برای جمهوری­ های تازه استقلال یافته می ­پردازد.  

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما