همبستگی اجتماعی و دشمنان آن: مکتب موس و دورکیم در برابر فایدهگرایی و فاشیسم
آرمان (علیرضا) ذاکری
در ایران زمینههای شکلگیری مکتب دورکیم و همچنین تداوم آن در فرانسه چندان شناخته شده نیست و همین مسئله باعث شده است تا اساساً روایت رادیکال از دورکیم، در نظر اغلب جامعهشناسان ایرانی، متأثر از خوانش پارسونزی از دورکیم، بسیار دور از ذهن باشد. اثر حاضر تلاشی برای عبور از درک مسلط از دورکیم در جامعهشناسی ایران و گشودن راه برای خوانشی رادیکال از او و پیروانش است.
به طور کلی مکتب دورکیمی، هم در برابر اتمیزاسیون ناشی از سیاستهای نئولیبرال و فایدهگرا و هم در برابر واکنشهای فاشیستی و هویتخواهانه جوامع تودهای و ناامن که اعضای آن برای دستیابی به همه ناداشتههای خود به چهرههای اقتدارگرا پناه میبرند، از بازسازماندهی اجتماعی و شکلگیری نهادهای واسط مانند اصناف، اتحادیهها و انجمنها دفاع کرده است. از نظر آنها وجود گروههای ثانوی میان دولت و افراد از به وجود آمدن جامعه تودهای و دولت توتالیتر ممانعت میکند. سازماندهی اجتماعی، از پایین در قالبهای متنوعی چون انجمنها، اصناف، سندیکاها، سمنها و سایر تشکلهای اجتماعی و مشارکت آنها در حیات اجتماعی و سیاسی، برای شکلگیری دموکراسی و بقای آن ضروری است.
از این رو، نگارنده در این اثر طی چند فصل به تبیین موضوعاتی همچون میراث دورکیمی در تقابل با فاشیسم و فایدهگرایی؛ مکتب دورکیم: همبستگی اجتماعی و دشمنان آن؛ همبستگی اجتماعی پس از دورکیم و موس: بری از منفعت بودن در برابر فایدهگرایی؛ همبستگی اجتماعی در جهان امروز: در برابر نئولیبرالیسم و هویتگرایی غیریت ستیز می پردازد.