امروز جمعه  ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
۱۴۰۱/۰۷/۱۱- ۱۱:۲۴ - مشاهده: ۱۳۲۱

راهنمای ارتباطات میان فرهنگی در تعاملات بین المللی

سانا رینولدز، دبورا والنتاین / موسی الرضا وحیدی، امید بابلیان

به اعتقاد مترجم، شناخت مهارت­ های ارتباطات میان فرهنگی برای کنشگران بین ­المللی در جهان متکثر و درهم تنیده کنونی ضروری است؛ به طوری که طبق نظر هانا سالویک، محقق موسسه دیپلو، به دلیل همین اهمیت است که به تدریج شاهد جایگزینی مفهوم ارتباطات میان فرهنگی به جای مفهوم ارتباطات بین­ المللی هستیم. از نظر مترجم، انتخاب این کتاب برای ترجمه، به دلیل ترکیب تئوری و عمل و ارائه دستورالعمل­ های کلیدی برای کنشگران بین­ المللی در ارتباط با نمایندگان فرهنگ ­های مختلف بوده است. چاپ اول کتاب در سال 1993 انجام شده است که سه بار تجدید چاپ می­ شود و نهایتاً در سال 2019 میلادی پس از بازنگری کامل بازنشر می ­شود. اگرچه کتاب با تاکید بر روابط تجاری نگاشته شده است، اما برای همه فعالان در عرصه بین ­المللی مفید می­ باشد.

مطالب کتاب طی هشت فصل اصلی به مخاطب ارائه می­ شود.

در فصل اول، ضمن بیان مشخصات فرهنگ­ های فردگرا و جمع­ گرا، دستورالعمل­ های لازم برای برقراری ارتباط در هر دو فرهنگ ارائه می ­شود.

در فصل دوم، موضوع فرهنگ با زمینه بالا و پایین مطرح می­ شود که در اینجا فرهنگ­ هایی با زمینه بالا، بیشتر بر اطلاعات ضمنی و زمینه متکی هستند و در مقابل، فرهنگ­ هایی با زمینه پایین بیشتر بر اطلاعات کلامی و صریح توجه دارند.

در فصل سوم، مولفه زمان و انواع آن از جمله خطی، انعطاف­ پذیر و دایره ­ای بررسی می­ شود. مردمان فرهنگ­ هایی که نگاه خطی و تک زمانه به زمان دارند، زمان را کالایی ارزشمند تلقی می­ کنند و یک فعالیت اصلی را در هر زمان انجام می­ دهند. برخلاف فرهنگ­ های خطی، فرهنگ­ هایی که نگاه انعطاف­ پذیر به مساله زمان دارند، تمایلی به اندازه ­گیری و کنترل سخت ­گیرانه زمان ندارند و چندین فعالیت را به طور هم ­زمان انجام می­ دهند. در اینجا هر دو فرهنگ خطی و انعطاف ­پذیر بر این باور هستند که به رغم اتخاذ شیوه­ های متفاوت، زمان را مدیریت و کنترل کنند، اما در فرهنگ دایره ­ای(چرخشی یا تکرار شونده)، این زمان است که زندگی را مدیریت می­ کند و انسان باید خود را با آن سازگار نماید و این فرهنگ اجازه می دهد پدیده ­ها به طور طبیعی اتفاق بیفتد.

فصل چهارم به موضوع قدرت و فرهنگ­ های سلسله ­مراتبی و دمکراتیک می­ پردازد. در فرهنگ­ های با فاصله زیاد قدرت، ارتباطات محدود بوده و از رأس هرم سلسله مراتب موجود در جامعه نشأت می­ گیرد و این فرهنگ­ ها تمایل به ساختارهایی با سلسله مراتب شدید قدرت دارند. در مقابل، فرهنگ­ هایی که فاصله قدرت در آن­ها کم­تر است، از ساختارهای اجتماعی دمکراتیک ­تری برخودار هستند و از آنجاکه ساختار سازمانی آن­ها دارای سلسله مراتب کمتری است، اجازه جریان آزاد اطلاعات را نیز می­ دهند.

فصل پنجم به کاربرد زبان اختصاص دارد. زبان هر گروه سبب بروز دیدگاه منحصر به فردی نسبت به طبیعت و زندگی می ­شود. زبانی که افراد در فرهنگی می ­آموزند، دیدگاه آن­ها را نسبت به جهان­ شکل می دهد. از این جهت نویسنده در این فصل به بررسی زبان انگلیسی، به عنوان زبان برتر و غالب در فرهنگ ­های با زمینه پایین می ­پردازد و سپس آن را با زبان ­های چینی- تبتی که با زبان انگلیسی متفاوت است، مقایسه می ­کند.

نگارنده در فصل ششم به موضوع نگارش و اینکه زمینه ­های بسیاری برای سوء­تفاهم در ارتباطات مکتوب میان فرهنگی وجود دارد، اشاره می ­کند. نویسنده به این موضوع می­ پردازد که انگلیسی ­زبانان برای شیوه مکاتبه مکتوب، همراه با صراحت و پاسخ فوری و روشن و مختصر ارزش و اهمیت قائل هستند و نویسنده در پایان فصل دستورالعمل ­ها و راهنمای نگارش در ارتباطات میان فرهنگی را بیان می ­کند.

فصل هفتم به موضوع ارتباط غیرکلامی‌که شامل ارتباط چشمی، حالت چهره، حرکات دست، استفاده از فضای فیزیکی و سکوت می­ باشد، می ­پردازد. طبق برآورد محققان، 65 تا 90 درصد از ارتباطات به صورت غیرکلامی انجام می ­گیرد و اهمیت آن در فرهنگ­ های مختلف، متفاوت است.

فصل هشتم به تحلیل فرایند مذاکره و راه ­های تقویت قدرت اقناع طرف مقابل و درک حقوق بین الملل می ­پردازد و در پایان دستورالعمل ­هایی را برای مذاکره تجویز می ­کند.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما